
در دوره سلجوقیان، هنر ایرانی گامی بزرگ برداشت و تاریخ هنر ایران، یکی از درخشانترین دورههای خود را در این روزگار سپری کرد. در این زمان، شهرهای اصفهان، مرو، نیشابور،هرات و ری مرکز و مجمع صاحبان هنر و پیشه بوده است واکنون بسیاری از آثار این هنرمندان، در موزههای داخلی و خارجی دیده میشود. شاهکارهای هنری این هنرمندان شامل معماری، سفالسازی، فلزکاری، کتابسازی، خطاطی، تذهیب، نگارگری و بافندگی است. به همین سبب دوره سلجوقی از لحاظ شیوه کار هنری در تاریخ ایران مشهور است.
ادامه مقاله در ادامه مطلب
هنر معماری در این دوره درخشان و شکوفا به درجه کمال رسید و هنرمندان و معماران چیرهدست آثار فراوانی پدید آوردند. سلجوقیان در معماری به عوامل و عناصری دست یافتند که با آنها بتوان مسجدی بزرگ با حیاط مرکزی و چهار ایوانی و تالار مربع گنبددار، بناهای بزرگ به وجود آورد. این شیوه ساختمان، اساس معماری مذهبی و کاروانسرا و مدرسهسازی ایران است. در این زمان مسجد درشکل تکامل یافته ایرانی خود دارای این ویژگیها شد. در ابتدا محور طولی بنا، سر در ایوان قرار دارد که در برابر آن صحن باز واقع است. دو ایوان در محور طولی و دو ایوان در محور عرضی قرار دارند و شبستانهای گنبددار در پشت طاقنماها واقع شدهاند و در انتهای محور طولی مسجد، محراب جای گرفته است. این نوع نقشه و طرح را میتوان درمساجد جامع اصفهان، مسجد جامع زواره نزدیک اردستان، مسجد جامع اردستان، مسجد قزوین و مسجد جامع گلپایگان، دید. امّا کاملترین نمونه چهار ایوانی مسجد جامع اصفهان است که مجموعه کاملی از تزیینات دوره اسلامی ایران را دربردارد. این بنای تاریخی که به دستور ملک شاه سلجوقی ساخته شد، در حقیقت مجموعهای است ازتحولات معماریها و آثار هنری ایران در هزار سال اخیر. دو گنبد خواجه نظام الملک در قسمت جنوبی و گنبد تاجالملک در قسمت شمالی مسجد، از نظر تکنیک و زیبایی اثر بسیار چشمگیری از دوره سلجوقی است. بنابه گفته پروفسور آرتور اپهام پوپ : «داخل گنبد تاجالملک، معماری گوتیک را به خاطر میآورد». ایوانهای چهارگانه مسجد هر کدام شاهکاری از هنرهاست .
شبستانهای مسجد و همچنین محراب زیبای اولجایتو محمد در پشت ایوان غربی ازجمله زیباترین آثار هنری ایران به شمار میروند. در این مسجد زیبا و کامل بجز سبکهای مختلف معماری، انواع خطوط کوفی، ثلث و نستعلیق به کار رفته است. علاوه بر مسجد باید از مدرسهها وکاروانسراها و مقبرههای این دوره هم نام برد. طبق مدارک تاریخی، تعداد بسیاری مدارس در شهرهایی چون بغداد، نیشابور، توس، اصفهان، هرات، بلخ و ری بنا شده بود. بخش اعظم بناهای غیرمذهبی در این دوره، شامل کاروانسراهاست. اگرچه شبکه راه و ایجاد جادههای خوب، شاهرگ حیاتی تجارت یک کشور محسوب میشود، امّا در گذشتههای دور، بدون وجود کاروانسراها و مسافرخانهها و ایستگاههای میان راه، استفاده مطلوب از جاده امکان نداشت. یکی ازکاملترین کاروانسراهای این دوره «رباب شرف» در ۷۰ کیلومتری جنوب سرخس در راه قدیمی نیشابور ـ مرو است. با وجود خرابیهای ناشی ازمرور زمان، هنوز بسیارزیبا و کامل است. این کاروانسرا دو حیاط در شمال و جنوب دارد و در هر یک از این حیاطها چهار ایوان ساخته شده است. در اطراف حیاطها، اتاقهای متعددی وجود دارد که جای اقامت و استراحتگاه کاروانیان بوده است.
مقبرههای دوره سلجوقی به دوگونه مختلف ساخته شدهاند: به شکل برج و به شکل گنبد، با طرحهای چهار ضلعی، چند ضلعی، دایره یا ترکدار بیشتر مقبرههای این دوره دو طبقهاند: طبقه بالا مسجد وطبقه زیر یا دخمه جای دفن اجساد. درون بیشتراین مقبرهها را یک سقف یا قبه نیم دایره شکل و در خارج، متناسب با بدنه مقبره با گنبد هرمی یا مخروطی یا قبهای پوشانیده شدهاند. از نمونههای خاص این نوع معماری است. مقبره سلطان سنجر در مرو و گنبد سرخ در مراغه، و سه گنبد در ارومیه، با طرح دایرهوار و برج مهماندوست دامغان و برج طغرل در شهر ری با طرح ترکدار. برجهای خرقان و برج دماوند و گنبد علی در ابرکوه و گنبد کبود در مراغه (هشت و ده ضلعی هستند).
باید به تزیینات ساختمانها هم نظری بیفکنیم: سطوح خارجی دیوار بناها با آجر نماسازی میشدهاند. کاربرد آجر در معماری این دوره بسیار رواج پیدا کرد و از انواع طرحهای هندسی در آجر استفاده میشد. هنر آجرتراشی و تزیینی بنا با آجرهای تراشیده، از قرن پنجم قمری در ایران معمول بوده است. در کنار این تزیینات بسیار زیبای آجری، کتیبهها و خطوط تزیینی، با استفاده از آجر تراشیده، یکی از ویژگیهای معماری سلجوقیان است.
ظروف سفالینی سلجوقیان هم به زیبایی کاشیهای آن دوره ساخته میشد. ظروف باقی مانده ازاین دوره از نظر تزیین و رنگآمیزی شامل ظروف مینایی، طلایی، فیروزهای و ظروف سفید هستند که اغلب بدنه این ظروف با مجالس بزم، رزم یا شکار مزین شدهاند؛ به گونهای که میتوان بهترین مینیاتور زمان سلجوقیان را در روی ظروف سفالی آن مطالعه کرد.
شیشههای دوره اسلامی که آغاز آن (قرن هفتم و هشتم میلادی) قرن اول قمری است، از آمیختگی میان تمدنهای امپراتوری روم شرقی (بیزانس) و پارت و ساسانی، در ایران حاصل شده است. با توجه به اشیاء شیشهای کشف شده، این هنر در سمرقند، شهر ری، جرجان و نیشابور رونق بسزایی داشته است. وجود اشیاء متعلق به سده پنجم تا اوایل سده هفتم قمری حکایت از رونق صنعت شیشهگری در دوره سلجوقی میکند و با کشف اشیای شیشه در جرجان ونیشابور میتوان نواحی خراسان و گرگان را از جمله مراکزساخت اشیای شیشهای دانست.
در این زمان همراه با پیشرفت کلی و کیفی هنر سفالسازی وشیشه، صنعت فلزکاری نیز مانند دیگر هنرها راه کمال میپیمود. برخی از این ظروف را به طور مشبک ساخته و برخی دیگر را با نقوش کندهکاری زینت دادهاند. در این صنعت، ترصیعکاری به ویژه نقرهکوبی در تصاویر وکتیبهها بسیار دیده میشود. در این زمان «خراسان» در امرتولید آثار فلزی دارای موقعیت ممتازی بوده است. ادامه این هنر را میتوان در این زمان در بینالنهرین و در موصل پی گرفت. علاوه بر ظروف مفرغی و برنجی، آثار طلایی و نقرهای فراوانی از دوره سلجوقیان در دست است که ثابت میکند جواهرسازی هم دراین زمان رونق داشته است.
بافندگی ازصنایعی است که همیشه در ایران مقامی والا داشته و وتکه پارچهای که از این دوره به دست آمده است، حاکی از وجود صنعت پارچههای ابریشمی در دوره سلجوقیان است. این پارچهها چندان ظریف و زیبا هستند که با تغییر نور تغییررنگ میدادند. صنعت نساجی این زمان از نظر بافندگی، ابتکار انواع طرحها و زیبایی و تنوع رنگها به درجهای عالی رسیده است و شهرهای ری، کاشان و یزد مراکز بزرگ و هم بافندگی این عصر بودهاند. صنعت قالی بافی هم در دوره سلجوقیان رواج داشته است. شکی نیست که ایران در قالیبافی بزرگترین مرکز شرق بوده و دیگرمراکز در این فن از او تقلید و اقتباس کردهاند. کهنترین قالیهای معروف ایران مربوط به قرن ششم قمری در دوره سلجوقیان است. امّا فراموش نباید کرد که فرش پازیریک در دوره هخامنشیان و همچنین قالی چهارفصل یا بهارستان دوره ساسانیان از شاخصترین نمونههای قالی هنری در ایران به شمار میروند.
ایلخانیان و تیموریان
مغولان همچون سلجوقیان با خود متاع فرهنگی وفکری ناچیزی به ایران آوردند. امّا در مواردی ازصنعت و هنر به پایه بلندی رسیدند، از جمله مینیاتورسازی و نقاشی و تذهیب کتاب از این عصر آغاز شد. مغولان به تدریج در برابر هنرهای ایران تحت تأثیر فرهنگ ایران و فرهنگ اسلامی قرارگرفتند و با پذیرفتن دین اسلام حامی علم و ادب و هنرهای اسلامی شدند، به طوری که دربار آنان در بغداد، تبریز و سلطانیه مرکز اهل علم و رجال ادب و هنر گردید. شهرهای مراغه، تبریز و سلطانیه از مراکز مهم قدرت سیاسی در این عهد بودند. رصدخانه معروف مراغه، و تأسیس شهر سلطانیه مربوط به این زمان است. در این دوره بناها، به ویژه ساخت مقبرهها و آرامگاههای برج مانند به همان شیوه دوره سلجوقیان ادامه یافت. همچنین نقشه چهار ایوانی که ازپیش متداول بود، دردوره ایلخانیان نیز برای بناهای مذهبی مانند مسجد وبناهای غیرمذهبی مانند کاروانسرا به کار میرفت.
معماری دوره مغول، مانند دوره سلجوقیان، هم جنبه عمومی داشت و هم جنبه محلی و همانطور که بنای مسجد جامع اصفهان دوره سلجوقی برای معماران دیگر مساجد سرمشق بود، معماران دوره مغول روشهای مراکز بزرگ مثل سلطانیه را اقتباس میکردند و در کنار سنتهای محلی به کار میبردند. همچنین در دوره مغول به تزیینات بناها بسیار توجه میشد. این امتیازات از مشاهده مسجد جامع ورامین، مسجد گوهرشاد مشهد و مسجد کبود تبریز به خوبی ثابت میشود.
سردر مسجد ورامین با کاشیها و آجرهای قهوهای رنگ تزیین یافته است. این مسجد نه تنها از لحاظ ساختمان عظیم و گنبد آجری آن اهمیت دارد، بلکه به خاطر تزیینات کاشیکاری معرق و گچبری و کتیبههای تاریخی آن جزء آثار مهم هنری ایران به شمار میرود.
مسجد گوهرشاد اگرچه سر در و مدخل مستقلی ندارد و یکی از مجموعه بناهای آستانه امام رضا(ع) است، امّا طاق عظیم ورودی آن مملو از کاشیکاری و کتیبههای مفصلی است. بنای مسجد گوهرشاد از هر جهت زیبا و کامل و یکی ازشاهکارهای معماری دنیاست. مسجد کبود تبریز از بهترین بناهای قرن نهم قمری است که در زمان جهانشاه قراقویونلو به دستور دخترش صالحه خاتون بنا شده است. نقشه این مسجد شباهت چشمگیری به نقشه مساجد عثمانیها دارد. این مسجد اگرچه فاقد صحن و حیاط مرکزی است، امّا صحن مرکزی که با گنبد پوشیده شده، به صورت چهار ایوانی ساخته شده است. ورودی مسجد با تزیینات کاشیکاری در کمال زیبایی و ظرافت زینت شده است. دراین کاشیها رنگهای آبی روشن، آبی پررنگ، خاکستری و سبز چمنی وپررنگ به کار رفته و در برخی موارد، گل و بوته و شاخههایی با طلاکاری در آن دیده میشود. کاشیکاری و رنگآمیزیها در این مسجد همانگونه است که هنرمندان در تزیین و تذهیب صفات کتابها به کار میبردند.
علاوه بر معماری مساجد این دوران، باید به مقبرهها یا آرامگاههای این زمان هم اشاره کرد. مانند گنبد سلطانیه که یکی از زیباترین بناهای اسلامی و شاهکاری از معماری دوره ایلخانی است. بنای عظیم گنبد سلطانیه یا مقبره سلطان محمد اولجایتو (خدابنده) که در اوایل قرن هشتم قمری در نزدیکی زنجان ساخته شده است. بلندی این بنای هشت ضلعی منتظم قریب ۵۰ متر و بدنه اصلی گنبد و تمامی ساختمان با آجر ساخته شده که روی آن با کاشی فیروزهای، لاجوردی و آبی تزیین شده است. گنبد از بیرون، یکپارچه ازکاشی فیروزهای پوشیده شده و در قاعده آن یک نوار پهن مزین به خط کوفی، تماس رنگ روشن فیروزهای را با آبی پررنگ لاجوردی، مقرنسها را متعادل میکند. این گنبد را طوری ساختهاند که بدون ساختن ابنیه متصل و مجاور به آن با ابتکارات هوشمندانه فشارهای جنبی گنبد را به جانب زمین منحرف کردهاند. در هشت گوشه یعنی محل تقاطع اضلاع بدنه ساختمان منارههایی به ارتفاع ۵/۳ متر تعبیه شده که فشار وارده گنبد را عموداً خنثی نماید.
طرح بنای این گنبد که از بناهایی مانند مقبره اسماعیل سامانی و مقبره سلطان سنجر در مرو الهام گرفته، به عنوان سرمشق و مدل در بناهای دیگر، در ایران یا خارج ایران مورد استفاده قرار گرفته است، مانند مقبره امیرتیمور و تاج محل در هند، گنبد غفاریه در مراغه، مقبره علاءالدین در ورامین، مقبره تیمور در سمرقند، هر کدام زیبایی خاص خود را به نمایش گذاردهاند. تزیینات آجرکاری و کاشیکاری رنگی گنبد غفاریه که با طرح هندسی و گل بوته آرایش شده یا خطوط هندسی زیبای مقبره علاءالدین توأم با مقرنسهای زیر کلاهک مخروطی آن یا گنبد کاشیکاری فیروزهای رنگ با طرح ترکدار در مقبره تیمور، از زیباترین و چشمگیرترین بناهای این دوران هستند. جلوههای این زیباییها را میتوان در دیگر بناهای این دوره مثل کاروانسراها و مدرسه هم دید. ایلخانیان برای توسعه و پیشرفت اقتصاد در نقاط کشور؛ به ویژه در ناحیه شمالی و آذربایجان تعداد بسیاری راههای ارتباطی ساختند و برای آسایش کاروانیان در مسیر این راهها و جادهها کاروانسراهای بزرگ و زیبایی با توجه به اقلیم احداث کردند. چون کاروانسراهای سرچم در بین راه زنجان و میانه، یا رباط سپنج در ۵۰ کیلومتری شمال شاهرود.
در نزدیکی مرزافغانستان در چهار کیلومتری شرق شهر خواب و کنار دهکده خرگرد، مدرسه غیاثیه را به سال ۸۴۸ق./ ۱۴۴۵م. دو معمار ایرانی، استاد قوامالدین شیرازی و غیاثالدین شیرازی بنا کردند. بانی این مدرسه، خواجه غیاثالدین پیراحمد خوافی وزیر سلطان شاهرخ بهادر تیموری است. این مدرسه، یکی از مدارس کامل چهارایوانی نیز هست. کاشیهای معرق و آجرهای تزیین شده مدرسه شهرتی خاص دارند.
دوره مغول از لحاظ هنری، مانند زمان سلجوقیان عصر ابتکار و ابداع نبود، با اینهمه در پارهای بخشهای هنری، پیشرفتهای عمدهای حاصل شد. در معماری به آرایش وتزیین بیشتر از طرحهای جدید توجه میشد. مینیاتورسازی ایران و نقاشی کتاب از این دوره آغاز شده و در آسمان هنر ایران درخشید. فن کتابت و استنساخ کتاب در دوره تیموریان به اوج عظمت و کمال خود رسیده است.
همچنین باید افزود که بر قطعات باقی مانده ظروف سفالی لعابدار این دوران تأثیر صنایع چینی کاملاً مشهود است و میتوان چنین حدس زد که از جمله کالاهای وارداتی دراین دوره ظروف چینی بوده است وسفالسازان ایرانی نیز به تقلید از این ظروف پرداختهاند. امّا در امر کاشیکاری باید گفت که در این راه تکامل و پیشرفت بسیاری صورت گرفت. در میانه این کاشیها معمولاً شکل انسان یا جانور به صورت لعاب داده و برّاق نقش شده است ونوشته دور آن به رنگ سفید بر زمینه سورمهای است. نیز در این دوره، محرابهایی با کاشی ساخته شده که در نوع خود بینظیرند. به طور کلی میتوان گفت که صنعت کاشیسازی با بهترین رنگها و لعابها و بریدن کاشی به قسمتهای ریز برای تشکیل قطعات بزرگ موزاییک یا معرق درزمان مغول و به ویژه در عصر تیموریان تکامل یافت وبه اعلاء درجه ترقی رسید.
در عصر سلجوقیان هنر معمارى به شکوفایى و کمال رسید و هنرمندان و معماران آثار فراوانى بوجود آوردند. در این دوره از تلفیق حیاط چهار ایوانى و تالار مربع گنبددار (چهارطاقی)، مسجد بزرگ ایرانى بوجود آمد. بهگونهاى که حیاط مرکزى و چهار ایوان اطراف آن اساس معمارى مذهبى در ایران گردید. نماسازى دیوار بناها با آجر بود و از امکانات هنرى آن استفاده مىشد و نقوش متنوعى از آجر بهوجود مىآورند. هنر آجرتراشى و تزئین بناها با آجرهاى تراشیده شده از قرن پنجم هجرى در ایران معمول و تا اواخر قرن ششم ادامه یافت و کاملتر گردید.
سلجوقیان در بکارگیرى گنبد دو پوسته سعى زیادى داشتند و نوع جدیدى از پایه را براى آن در نظر گرفتند. علت بوجود آمدن گنبد دو پوسته، فضاى داخلى و قالب خارجى بود. گنبد داخلى نیمکرهاى بود ولى گنبد بیرونى به شکل بیضى نسبتاً نوک تیزى اجرا مىشد. نمونهٔ چشمگیر در این مورد گنبد مسجد جامع اصفهان است.
بناى مدرسه از جمله بناهاى مذهبى این دوران بود. مدرسه در سرتاسر امپراتورى سلجوقى گستریش پیدا کرد و داراى ویژگىهایى گشت از جمله صحن چهار ایوانى که ریشه ایرانى داشت. از معروفترین مدارس، مدرسه نظامیه بغداد بود و نیز در اصفهان، نیشابور، بلخ، بصره و … . از دیگر بناهاى مذهبى بناهاى آرامگاهى بودند که در این دوران ساخته شدند.
معمارى غیرمذهبى نیز همدوش معمارى مذهبى بکار مىرفت. معمارى غیرمذهبى رایج در دورهٔ سلجوقیان کاروانسراست که داراى صحن بزرگ و چهار ایوان است.
دورهٔ سلجوقى دورهٔ توازن و تعادل معمارى ایرانى بود که از تجارب پیشین بهره مىگرفت و الگوهاى تازهاى براى آینده ایجاد مىکرد.
در اواخر عهد سلجوقى ترئینات گچبرى و رنگ اهمیت زیادى یافت. کاشى لعابدار فیروزهاى در تزئین معمارى بکار گرفته شد.
از ویژگىهاى این دوران در معمارى استفاده از آجر بود. آجرهاى عالى با جایگیرى ظریف و شکلگیرى هندسى نقوش برطبق سبکى دقیق، ویژگىهاى تزئینى بنا را جلوهگر مىساخت. این امر با توانایى و قدرت تکنیکى اعجابآورى اجرا مىشد.
از مساجد ایران در این دوران مىتوان به مسجد جامع اصفهان، مسجد جامع اردستان، مسجد جامع گلپایگان، مسجد جامع قزوین و از مدارس، مدرسهٔ خارجرد را نام برد. از بناهاى غیرمذهبى که بیشتر کاروانسرا هستند مىتوان رباط شرف، رباط انوشیروان، رباط ملک (سمرقند بخارا) و از برجها و مقابر این دوره که به شکل تپه ساخته شدهاند، و دو طبقه بودهآند، مقابر دایره شکل سه گنبد در ارومیه و برج مدور مراغه و از مقابر نقشه ترکدار، مقبرهٔ پیر، گنبد سرخ و گنبد علویان و از مقابر چند ضلعی، گنبد على در ابرقو، گنبد کبود در مراغه و از برجها، برج دماوند، برج غربى و شرقى خرقان و برج مهماندوست را نام برد.