
دلباختگان تار و پود؛ روایتی از رنجهای خاموش قالیبافان تبریز
خبرگزاری مهر، گروه استانها - اسرا درویشی: صدای شانه، همچون ضرباهنگی پنهان، در فضای ساکت اتاق میپیچد. رجها، یکییکی بالا میآیند و نقشه، آرامآرام جان میگیرد. در اینجا زمان با گرهها اندازهگیری میشود. بافنده، بیآنکه لب بگشاید، حرف میزند؛ نه با زبان، بلکه با دستانش، با چشمان خستهاش، با خم کمر و سکوت ممتدی که در آن، زندگی را در تار و پود فرش میریزد.
قالی، چیزی بیشتر از یک زیرانداز است. فرش، حافظه یک قوم است؛ حکایتگر فرهنگ و هنر و صبوری. بافتن یک قالی یعنی تاب آوردن، یعنی ساکت ماندن در برابر دردهایی که گفته نمیشوند. وقتی دستها هر روز هزاران گره میزنند، درد مفاصل، ضعف چشم، سوزش انگشتان و کمر درد، دیگر بخشی از هویت بافنده میشوند. اما بافندهها هنوز میبافند، چون به فرش ایمان دارند. چون زندگیشان در همین رجها خلاصه شده است.
همه چیز از نخ آغاز میشود؛ از چلهکشیهای منظم و منسجم که دار قالی را مهیا میکند برای آغاز یک داستان. بافندگان تبریزی در خانهها و کارگاههای ساده و بیآلایش هر روز صبح دار را میبندند و نخستین گره را با دعایی در دل و امیدی در چشم میزنند. انگشتانی که زخ.. ... ادامه مطلب